هنوزهم یادمه اون خط کش چوبی زرد رنگ ناظم کلاس پنجمم، خانم میاندهی که بالا و پایینش می برد و هی می زد روی کف دست چپش و با خشونت به بچه ها نگاه می کرد تا بچه ها ازش حساب ببرن. کم حرف بودم و کم رو. زود خجالت می کشیدم و ناراحت می شدم و اشک تو چشمام جمع می شد
آقای صالحی معلم ریاضی رو هم خوب یادمه. اونم یه خط کش داشت درست هم رنگ خط کش خانم میاندهی، کلفت و چوبی و سنگین و یه خط کش بلند و چوبی و ظریف تر. پسرها رو محکم تر می زد و دختر ها رو ملایم تر. آقای صالحی هنوز فشار و درد اون انگشت های سفتت که از سمت استخونی ش توی سر ما بچه ها فرو می کردی که چرا روی فلان مسئله گیر کردیم یا بلد نیستیم توی سرم باقی مونده
بارت سنگینه آقای صالحی
خیلی سنگینه
-------------------------------
گفتم ننویسم/ ، نشد
نامهربان ها چقدر تلخ و ناگوارند فروغ
ReplyDeleteفروغ خانم شاید به این بهانه که نیت بدی نداشتند بتوان گذشت ضمنا سیستم هم بی تقصیر نبود
ReplyDeleteبا سلام
ReplyDeleteخیلی اتفاقی روی بلاگ شما افتادم و این موسیقی زیبا جذبم کرد. میسه بگین که این قطعه کار کیه؟