بر حقیقت می ایستم و بدون ذره ای تردید پیش می روم
چه پائیز خوشرنگی فروغ جان ؟ صدای خش خش برگهایش را بیشتر دوست دارم
چند بار آمدم فروغدیدیم که دولت آبادی اینجاستگفتم بروم... دوباره بر می گردمحالا آمده ام سلمان هراتی می گویدآه از پاییزکاش از تو باغی در بهاران داشتم ومن هنوز روی برگ ها را می روم
لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو
چه پائیز خوشرنگی فروغ جان ؟ صدای خش خش برگهایش را بیشتر دوست دارم
ReplyDeleteچند بار آمدم فروغ
ReplyDeleteدیدیم که دولت آبادی اینجاست
گفتم بروم... دوباره بر می گردم
حالا آمده ام
سلمان هراتی می گوید
آه از پاییز
کاش از تو باغی در بهاران داشتم
ومن هنوز روی برگ ها را می روم