همیشه همت به خرج دهیم تا درجهت پویایی اندیشه و باز آفرینی روح و روان، دیگران را با خود همراه کنیم، این مهم تنها هنگامی میسر است که به درستی و حقیقت کلام خود ایمان داشته باشیم؛ همواره خالق باشیم، خالق زیبایی، بی خدشه صحبت کنیم، به دور از تعارفات و بکار بردن القاب و تعارفات آزار دهنده؛ گاهی پنهان نمودن خواسته ها و علائق حتی اگر از منطق و اصول برخوردار باشند لازم است . دوست داشتن و دوست داشته شدن به مانند درختی می ماند که مراحل رشد خود را می طلبد، اگر جایگاه لازم ریشه دواندن را نداشته باشد، بسرعت پژمرده و خشک می شود، چقدر بد است که در ذهن و روح آدم ها مانند همان ریشه سست و خرد و ناپایدار بمیریم. افسوس، فرصت های دوستی و همدلی چه آسان از دست می روند، ما هنوز نیاموختیم، شاید هیچ گاه نیاموزیم، همیشه فکر می کنیم برتریم، آگاه تریم، مهربان تریم اما بعد از سال ها هنوز سرگردانیم، آواره افکار خرد و ناچیزمان، همان ها که دنیای
ما را می سازند؛ اگر نگاهی عمیق به خود و دیگران داشته باشیم شاید راه نجاتی باشد؛
سلام...راستش در این دنیایی که مردمانش غرق در مادیاتند انتظار بیشتر از اینو نمی شه داشت.ممنون مطالبتون همیشه جالب و پرمحتوا بوده.
ReplyDeleteسلام وبلاگت رو دیدم واقعا زبا بود خواستم ازت خواهش بکنم اگه برات امکان داره وبلاگ منم داخل پیوندهایت بذاری مرسی
ReplyDeleteomid Leeds /England
adama ghodrate didani be vos'ate 1 mah ro ham nadaran che resad be gharnha ke agar kasi talebe haghighi bashad bar toole in baze negah miandazad va sonate donya ra be tamasha mineshinad ta bedanad che bar sare bashariat miayad...
ReplyDeleteامید جان
ReplyDeleteسلام
آدرس وبلاگت ثبت نشده عزیز
فروغ جان به جای اینکه این خصوصیاتی که نوشتی در زندگی روزمره کم رنگ شوند رایج تر می شوند و اینطوری راه نجاتی پیدا نمی شود .
ReplyDeleteشهربانو