ما شخصیت خود را خیلی محدود می نماییم، فقط چیزهایی را به او نسبت می دهیم که خود ما انفراداً تمیز می دهیم و آن را به منزلهً اصل استثنایی تلقی می کنیم؛ اما هر کدام ازما کائنات را در بر داریم، به طوری که بدن ما تمام درجات تحول را از خود به وجود می آورد. حتی از ماهی گرفته تا خیلی بالاتر از آن. همچنین در روح ما هم آن چه را که در روح انسانیت حیات داشته است، زندگانی را از سر می گیرد. تمام خدایان، تمام اهریمنانی که روزی مورد پرستش بودند، چه به وسیله یونانی ها، چه چینی ها یا کفار و بت پرستان، همه آن ها در وجود ماهست. همه در همان جاست. در تحت شکل امکانات، امیال و وسایل بروز می کند
______________
از داستان پرنده در تلاش رهایی خود از تخم است
نویسنده : هرمان هسه
ترجمه: خسرو رضایی
No comments:
Post a Comment
لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو