18/07/2014

چتری به سر ندارم


می بارد باران
بر سر من شوریده حال
چتری  ندارم
کسی بیاید و قطرات باران از سرم بگیرد

دیگر از دست تو کاری بر نمی آید
گفتم تو را بخشیده ام
اما 
دروغ گفته ام
تا آخر دنیا هم باشد دروغ خواهم گفت
من
اگر تمام دنیا را ببخشم
تو را نمی توانم 
آخر تو عاشقم بودی

فروغ
 _____________________

ای دلبر من، غزل هایی را که روزگاری در دشت و دمن برایت می سرودم
 اکنون در دیوانی، فشرده و زندانی کرده ام، زیرا زمانه ناسازگار است

یوهان ولفگانگ گوته


No comments:

Post a Comment

لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو