قرار بود یکی از میان شما
برای کودکان بی خواب این خیابان
فانوس روشنی از رویای نان و ترانه بیاورد؛
*
قرار بود یکی از میان شما
برای آخرین کارتون خواب این جهان
گوشه لحافی لبریز از تنفس و بوسه بیاورد؛
*
قرار بود یکی از میان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان این شب خسته دعا کند؛
*
پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟
*
من به مردم خواهم گفت
زورم به این همه تزویر مکرر نمی رسد؛
*
حالا سال هاست
که شناسنامه های ما را موش خورده است
فرهاد مرده است
و جمعه
نام مستعار همه هفته های ماست؛
*
________
شاعر: سید علی صالحی از مجموعه سمفونی سپیده دم
http://baazichizha.blogspot.com/
ReplyDeletehttp://chocolatemoon09.blogspot.com/
be manam sar bezan
آمدم ماه شکلاتی... چند تا از متن های عزیزت را خواندم... باز هم وقت می شود و به خانه مجازی ات می آیم... موفق باشی
ReplyDelete