24/06/2010

برای دخترک دیروز و عروس فردا





در این دور دست تنهایی
بی شمایان
از کنارم می گریزد
اما 
به خیال شادی تو
شادمانه هایم بال و پر می گیرد
جوانی ام
آن که در خاک این جهان
به یادگار ماند
و
هر بار که تو می خندی و
حتی فردا
هنگامی که تاج گل به سر بگذاری
من کودکانه های تو را به یاد می آورم
تاتی کردن هایت، لپ های هلویی و حریر گیسوان و دست های تو
خنده ها و گریه هایت
دفترهای مشق و حساب و علوم
جدول ضرب و سعدی و حافظ وخیام وعطار 
و
 فردا که عروس شوی 
من دوباره جوان می شوم
با تو
با نسیم خیال تو

17/06/2010

انگلستان بخش ششم








تماشای پرندگان یک جور تفریح وسرگرمی بین مردم بریتانیا ست. انگلستان در واقع خانهً حدودا 230 نوع پرنده است و خانه موقت 200 پرنده مهاجر. یکی از پرندگانی که به طور مشترک در همه جای بریتانیا دیده می شود پرنده ای است به نام سینه سرخ. فاخته های مهاجر تمام طول بهار را در انگلستان می مانند، پرندگان کوچکی که نسل شان در نیمه شمالی جهان پیدا شده است؛ همین طور پرندگان بسیار کوچک اروپایی، پرندگان دیگر اروپایی با پرهای سیاه و نوک زرد روشن در نوع نرها و پرهای قهوه ای در نوع ماده و یک نوع پرنده قهوه ای اما بدون رنگ روی سینه که به سبب آواز خواندنش مشهور است و نامش "تراش" است



حیوانات بومی بریتانیا: سنجاب اروپایی، آهو کوهی، گوزن کوهی، سنجاب قرمز، سمور دریایی اروپایی آسیایی، موش خرمای وحشی اروپایی، موش زمستانی فندقی رنگ

خرگوش ها جزو حیوانات بومی انگلستان به شمار نمی آیند، آن ها احتمالا توسط "نورمن ها"، حدود میلیون ها سال قبل به عنوان غذا به این سرزمین آورده شده اند و توسط همان ها پرورش پیدا کرده اند

حیواناتی مانند قورباغه ها که هم در آب زندگی می کنند و هم در خشک . قورباغه های معمولی، غوک های معمولی،غوک های بلند، یک نوع حیوان با بدن باریک و بلند و دم دراز و پاهای کوتاه که هم در آب زندگی می کند و هم در خشکی و همین نوع حیوان به صورت نرم آن نیز یافت میشود. و یک نوع پرنده که روی سرش کاکل دیده می شود



خزنده ها: مارمولک معمولی، مارمولک شنی، افعی، مار سبزعلفی، مار نرم

پرندگان: قو، گنجشک، جغد زرد مایل به قهوه ای، سینه سرخ


15/06/2010

سفر برای وطن محمد نوری را این جا گوش کنید

اینجا بخوانید
محمد نوری را دوست دارم چون همواره با شنیدن اجرای ترانه در سفرش، کودکی ام را پرواز می کنم 

محمد نوری هم اکنون در بستر بیماری ست و در تنهایی روزگار می گذراند، برای او نیز مانند همه آن ها که دوست شان می دارم دعا می کنم. اگر چه می دانم بیماری غریب و دور از انتظار نیست برای فرزند آدم که از اذل این بوده و بس
دعا می کنم که برخیزی. تو وهمه آن ها که چشم شان تنها سلول های تاریک شان را می بیند  

13/06/2010

انگلستان بخش پنجم


بریتانیا مشهور است به این که ملت حیوان دوستی ست، و تعداد قابل توجه ای از مردمان این کشور انواع و اقسام حیوانات را در منزل شان نگهداری و پرورش می دهند و طبق آمار گرفته شده بیش از پنجاه در صد از مردم بریتانیا حیوان شخصی در خانه ها یا مزارع خود نگاهداری می کنند؛



در این کشور حدودا 7.7 میلیون گربه، 6.6 میلیون سگ، 1 میلیون مرغ عشق، 18 میلیون ماهی کوچک قرمز نگاهداری می شود. و به طور بسیار فزاینده ای انواع حشرات و موجودات عجیب وغریب، مار و ماهیان گرمسیری و عنکبوت ها و تخمین زده شده که 2000 خزنده توسط مردم این کشور در خانه های شخصی نگاهداری می شود



بریتانیا از حیوانات وحشی بسیار متنوع و گوناگونی برخوردار است. بزرگ ترین پستاندار این جزیره نوعی آهوی کوهی قرمز است، در طبیعت وحش آن روباه ها و خرگوش های بسیاری دیده می شود و اگر جزو خوشبخت ها باشید میتوانید خرسک، راسو و جوجه تیغی را ببینید.تنها مارهای سمی این کشور از جمله افعی ها بسیار نادر هستند و توسط مراکز نگاهداری میشوند. کوچک ترین حیوانی که در این کشور نگاهداری میشود یک نوع موش کوچک و کوتوله است با دماغی بلند و چشمانی ریز. در این کشور حیواناتی همچون فیل و ببر دیده نمی شود جز در باغ وحش ها


The photos on this post don't  belong to me
---------------------------------------------------------

09/06/2010


لندن ، می2010


به امید رستن همه زندانیان در بند و بازگشت تمامی مهاجرین  

------------------------
بگذار به شهری برگردم که نخستین خندیدن های شادمانه را به من آموخت
 و
نخستین گریستن های کودکانه را
شهری که مرا به خویش می خواند
 هم چنان که فانوس فروش دوره گرد، کودکان مشتاق را
...
باز می گردم، همیشه باز می گردم
مرا تصدیق کنی یا انکار
مرا سر آغازی بپنداری یا پایان
من در پایان پایان ها فرونمی روم
مرا بشنوی یا نه
مرا جستجو کنی یا نکنی
من مرد خداحافظی همیشگی نیستم
باز می گردم
همیشه باز می گردم
هلیا ، خشم زمان من بر من مرا منهدم نمی کند
من روح جاری این خاکم
من روان دائم یک دوست داشتن هستم

زنده یاد نادر خان ابراهیمی


03/06/2010

همسایه من



مورین، زن خوش قلب 68 ساله ای ست که مبتلا به دیابت است، به علت وزن زیادش به سختی راه می رود. برایم جالب بود، هفته ای دو مرتبه یکی از خواهرهایش عصا به دست، با تاکسی می آمد و خرید مورین را به او می رساند؛ دیده و شنیده بودم که در میان خانواده های انگلیسی از این گونه خواهران بسیار نادرند، خوش حال بودم حالا که مورین، همسرش را از دست داده است می تواند به وجود خواهری نادر از میان پنج خواهر و برادر نا ماًنوس دیگر، امیدوار و دلگرم باشد اما این شادمانی چند روز قبل به پایان رسید

مدتی بود خواهرش را نمی دیدم تا این که چند روز قبل خود مورین پرده از این واقعیت تلخ برداشت. گویا از چندی قبل بدون این که متوجه شود، خواهرش حساب بانکی مورین و همه دارایی اش را که دولت به لحاظ از کار افتادگی و ناتوانی به او می داد را، به مبلغ هشت هزار پوند، خالی کرده بود. خواهر که رمز ورود به حساب بانک مورین را می دانسته، هر روز مبلغی را که مجاز بوده از حساب او برداشت می کرده و روزی که نامه های بانک می آمده، به خانه مورین می آمد و جلوتر از مورین به سر صندوق پستی می رفت و نامه بانک را از چشم مورین مخفی نگاه می داشت؛ در این گونه نامه ها تاریخ برداشت پول از حساب با تاریخ و مبلغ نوشته می شد تا این که مورین متوجه شده بود که از نامه حساب بانکی اش که به طور مرتب به خانه اشخاص صاحب حساب، پست می شود، خبری نیست، به بانک زنگ می زند و در می یابد که در حساب او هیچ پولی نیست


مورین که بعد از دست دادن شوهرش در هشت سال قبل بسیار تنها شده و سگی را آورده بود تا تنهایی او را پر کند و بعد از بیماری و مرگ سگش "چارلی"، در سال گئشته تنهاتر از همیشه به مهربانی خواهرش دل بسته بود، حالا تنهاتر از پیش با قلبی شکسته روزها و شب ها در اتاق خود در طبقه بالای خانه، مقابل تلویزیون  می نشیند و فیلم نگاه می کند تا چشم هایش گرم خواب شود و خواب مهربانی های گمشده را  ببیند