یکی از تابلوهای دوستم هدیه *
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه چاهی درانتهای خود به قلب زمین می رسد
و باز می شود بسوی وسعت این مهربانی
مکرر آبی رنگ
یک پنجره که دست های کوچک
تنهایی را از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریمس رشار می کند
ومی شود از آنجا خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافیست
...
قسمتی از شعر پنجره زنده یاد فروغ
دوستان عزیزم تا اوایل سپتامبر آینده از بودن در کنارتان محرومم و به اینترنت دسترسی ندارم ، به محض اینکه برگشتم بهتون سر
No comments:
Post a Comment
لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو