28/02/2008

Be Like Others


شبی که دوستم
هدیه مسج فرستاد که ساعت 9 شب، کانال دوم بی بی سی یک برنامه مستند در با

ره ایران دارد بعد از گذاشتن نیکی در تختش، ساعت 9:15 دقیقه کانال تلویزیون را روی بی بی سی 2 ثابت نگاه داشتم و با کنجکاوی سرگرم تماشای برنامه شدم. پخش فیلم های مستند در خصوص ایران و اوضاع و احوال اجتماعی آن تازگی نداشت اما این فیلم به گونه ای دیگر بود؛
مهر سرزمین مادری کماکان با روحم عجین شده بود وقتی خیابان های تهران را دیدم و زندگی افرادی که به جرم دوجنسیتی بودنشان، گوشه گوشه شهر پراکنده بودند. علی اصغر( نگار)، یکی از پسرهایی بود که تصمیم داشت در یکی از کلینیک های وابسته به بهزیستی عمل کند و تغییر جنسیت دهد؛
از این گونه بیماران، قبل از جراحی تست های لازم گرفته می شود و اگر جنسیت واقعی آن ها کاملا مشخص گردد به میل و خواسته خود تغییر نام داده و شناسنامه می گیرند ؛ علی اصغر هم نام خود را به نگار تغییر داده بود؛ او می گفت وقتی لباس زنانه می پوشم و بیرون می روم، به دفعات از من سوءاستفاده می شود و مورد آزار جنسی قرار می گیرم؛ زیرا رسما یک مرد هستم اما در حقیقت یک زن. او تمایل داشت تا تن به عمل جراحی بدهد تا تکلیفش روشن شود، به قولی یا مرد باید بود یا زن. مددکار بهزیستی به او می گفت این خود تو هستی که اجازه می دهی تا دیگران از تو سوءاستفاده کنند، اگر خودت نخواهی این اتفاق نخواهد افتاد؛
حالم دگرگون شد و بغضم را قورت دادم وقتی دیدم دکتر معالج او، قرار روز عمل را با او گذاشت و به هنگام خداحافظی به او گفت:"خداحافظ دخترم". آیا تاکنون کسی تا این حد مهربانانه او را "دخترم" خطاب کرده بود؟
با تمام این مشکلات و با وجود طرد شدن از سوی خانواده، علی اصغر( نگار)، تن به عمل داد. بعد از عمل جراحی هیچ کدام از اعضای خانواده علی اصغر( نگار) تمایلی به دیدار دوباره او نداشتند و او دیگر حتی حق ورود به روستایی که در آن جا متولد شده بود را نداشت، همه نگران آبروی خود بودند؛
اشک های او را تا آخر فیلم نمی بینیم، وقتی حرف می زد همیشه می خندید. یک سال بعد از عمل جراحی، او با تعدادی از زن های دوجنسیتی دیگر در خانه ای زندگی می کردند و از طریق خود فروشی امرار معاش می کردند. می گفت دیگر به روحم فکر نمی کنم. چون جسمم را در اختیار می گذارم و پول می گیرم. عشق برای من بی معناست. از همان زمان که خانواده ام مرا طرد کردند نتوانستم دیگر به عشق فکر کنم. به این جا که می رسد ناگهان با تمام ممانعت از گریه کردن، چهره اش را در آغوش دستان مردانه و زمختش پنهان می کند تا کسی اشکهایش را نبیند. زمانی خانواده او نگران آبروی خود بودند و اکنون هر روز که خورشید می تابد و هر شب که ماه آسمانی بر می آید نگار آبروی خود را از خریداران گم کرده آبرو، طلب می کند؛
پی نوشت: روایت من گزیده مختصری از زندگی نگار بود. باید خاطر نشان نمود که افراد بسیاری که تن به این گونه جراحی ها داده اند هم اکنون از داشتن یک خانواده خوشبخت و سالم بهره مندند و یا اگر تشکیل خانواده نداده اند زندگی سالمی را از سر می گذرانند؛
گزارش بخشی هایی از فیلم در سایت بی بی سی و بی بی سی فارسی
مصاحبه با طناز اسحاقیان کارگردان و تهیه کننده فیلم مانند دیگران باش
آشنایی با کارنامه هنری
طناز اسحاقیان

21 comments:

  1. Salam azizam, be ghole Ellie: " this is so sad!" and I absolutely agree. There are loads of TS people in Iran, although I didn't know about the exact figure until recently. Those who come from rural backgrounds usually face these problems and I appreciate the effort of those who go out and film the realities of our society. I hope the families of Transsexuals get a better understanding of their situation and support them not only through their sex-change operation but also in their new lives!

    ReplyDelete
  2. ممنون فروغ جان
    برای همه ی محبتت

    ReplyDelete
  3. sara
    salam foroogh jan
    kheili khopshalam toonestam biam...

    ReplyDelete
  4. متنت زیبا بود و جالب برای منی که ندیده بودم.

    "آبروی خود را از خریداران گم کرده آبرو، طلب می کند؛
    " تعبیر قشنگی بود.
    راستی یه سوال.

    "هدف توجیه ماست. مهم وسعت دید داشتن است.
    "
    امکانش هست که این متن بالا رو که لطف کرده بودید و کامنت داده بودید برام توضیح بدید ؟
    متشکرم.

    ReplyDelete
  5. نمی شه گفت جالب بود، فقط درد اور بود ، اینجا ، یعنی جنوب شرق اسیا شاید بیشترین دو جنسی ها رو داره که هیج کدام نیازی به عمل جراحی و تن دادن به هویت جدید که تا حدودی هم بیگانه است را ندارند، اینجا زندگی می کنند، کار می کنند و روابط اجتماعی دارند بدون اینکه چیزی پنهان کنند و از زندگی شون هم راضی هستندهمون چیزی که برای دوجنسی های ایران غیر ممکته

    ReplyDelete
  6. سلام...ممنون جدا كه اين مسئله ام معضلي شده تو ايران... براي كل دوستام تو مسنجر آدرسارو سند كردم جالب ابنجاست بي بي سي پرشين هم فيلتر نيست!!

    ReplyDelete
  7. خیلی متاثر شدم

    ReplyDelete
  8. هدیه جان
    عنصر خانواده زیر بنایی ترین بافت جامعه را تشکیل می دهد، بسیاری از معضلات اجتماع ناشی از فقدان آن است، باید صحیح اندیشید و ریشه یابی کرد. هر عضوی از خانواده دارای شخصیتی مستقل است و باید او را جداگانه بررسی کرد. خصوصا این که سرزنش کردن و کنار گذاشتن این افراد به ارتباطات انسانی یک جامعه معقول، آسیب اساسی وارد خواهد کرد

    مرسی سارا جان. تو همیشه لطف داری


    مسعود عزیز ممنونم. پاسخت را در وبلاگت دادم عزیز

    الی عزیز
    می دانم. خود نگار هم قبل از عمل جراحی گفته بود اگر در خارج از ایران بودم هیچ وقت تن به عمل جراحی نمی دادم

    دوستدار شادمهر
    با سپاس فراوان از تو و دیگر
    دوستانت

    بریدا نازنین
    رنج کنار گذاشته شدن خیلی عمیق تر از تاثرات ماست، اگر متاثر شدی به خاطر روح لطیفت است

    ReplyDelete
  9. فروغ جان
    در این مملکت دردهایی هست .و سئوال هایی که به جای جواب ،صورت مسئله را پاک کرده اند.
    وقتی گفتی خودفروشی ،چشمهایم را بستم و مکث کردم و بعد بقیه اش را خواندم .
    از اینجا دوری عزیزم و دلت تنگ می شود.اگر باشی و هزاران گونه مسئله از این
    جامعه سکس بیمار ببینی و بخوانی و بشنوی، بیزار می شوی.
    از خواندن مطلبت دردم آمد.یادقصه های دردناکی افتادم که به اسم حوادث هر روز صفحه های روزنامه ها
    را پر می کنند و از آن مهمتر انهایی که هرگز به آن اشاره ای نمی کنند از خود ارضایی گرفته تا تجاوز به
    محارم . قبیح های هزاران بار قبیحی که به واسطه ی تکرار قباحت شان از بین رفته!

    ReplyDelete
  10. che beyarand anan ke mara mikhanand
    amafaghat toi foroghe aziz ke barayam minevisi
    va in be man omidvari va delgarmi midahad
    azat mamnoonan

    ReplyDelete
  11. "باد هم سراپا سرمست سادگی هاش بود,
    وقتی که می دید
    هنوزم که هنوزه
    - سکوت -
    سین هفتم سفره هفت سین هرسالشه"

    "عیدانه " - آخرین دستنوشته "دلتنگ دلتنگی های آسمان" - بهانه دیدار شما را دارد...

    ReplyDelete
  12. فروغ جان سلام
    اینجا هم گاهی گزارشهای مستندی از ایران پخش میشه خیلی دلم میخواد گزارشگر و مترجم ساکت بشوند تا من حرفهای اشخاص رو با زبان خودمون بشنوم . بعضی وقتها خودم رو دلداری می دهم که تحریف می کنند .
    شهربانو

    ReplyDelete
  13. salam
    chera canale iran? magar gheyr az inast ke canalhaye onja portar az in maghoolehast?....

    ReplyDelete
  14. salam
    chera canale iran? magar gheyr az inast ke canalhaye onja portar az in maghoolehast?....

    ReplyDelete
  15. sara
    bebakhshid 2 bar ferestadam
    ama chera iran? doroste ke iran kheili moshkelat dare ama ye hamchin chizi ba in bayan ke canale irano gereftamo... nemidoonam...

    ReplyDelete
  16. ممنون فروغ عزیز
    که نقد کردی
    خیلی به کارم اومد
    متشکر

    ReplyDelete
  17. salam
    fooogh jan
    bale 3 ta ghablia man boodam
    age kami tond neveshtam ozrkhahi mikonam :-( ama be vaghe baram soal ast(?)

    ReplyDelete
  18. salam
    fooogh jan
    bale 3 ta ghablia man boodam
    age kami tond neveshtam ozrkhahi mikonam :-( ama be vaghe baram soal ast(?)

    ReplyDelete
  19. از تمام دوستانم که نظر داده اند کمال تشکر را دارم. سبز باشید عزیزانم

    ReplyDelete

لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو