آسمان من از حیاط پشت خانه
پاسخ به سارا عزیز، که از متنی که در پایین همین پست گذاشتم ناراحت شده بود. راستی سارا جان از خودت پرسیدی واقعا چه نکته ای در متن من تو راآزارداد؟ اگر کمی فکر کنی می توانی دوباره به همان جملات برگردی و بخوانی شان؛
متن هایی که در وبلاگ می گذاریم از چند جنبه قابل بررسی هستند. گاهی تنها اطلاع رسانی موضوع برایمان مهم است و گاهی تاثیر جاری در موضوع علاوه بر اطلاع رسانی بدنبال کششی که ایجاد می کند موثر واقع می شود. موثر واقع شدن چه از جهت منفی و چه مثبت نشان بر موفقیت متن است؛
گذاشتن یک متن در یک وبلاگ شخصی، دال بر تائید همه جانبه آن نیست؛ شما می توانید به هر گونه فیلم و موزیک و خبر و رویداد مهم تاریخی، اجتماعی، سیاسی و غیره اشاره داشته باشید ضمن این که دلیل بر این نیست که آن رویداد را از تمام جوانب بررسی کرده اید و هیچ نقطه ابهامی در ذهنتان نیست پس مورد قضاوت قرار گرفتن از جانب خواننده کاملا بی مورد است؛
وقتی شخصی یا موضوعی در متن ها مهم شناخته می شود، آن را به کل جامعه و اشخاصی که در آن زندگی می کنند تعمیم ندهیم؛
به من می گویید چرا کانال ایران را گرفتم؟
رادیو و تلویزیون انگلستان به منظور پخش این گونه مستندات کانال مشخص یا به عبارت دیگر کانال ایرانی ندارد؛ به علاوه این که، ساخت مستندات اجتماعی، فرهنگی، دینی و غیره جزء چارت های اصلی بی بی سی است. برای من که یک ایرانی هستم فیلم هایی از این دست بسیار جذاب تر است تا اینکه وقتم را ساعت ها پای مستنداتی تلف کنم که دارای هیچ گونه ارزش اجتماعی نیستند و تنها از جنبه شخصی به آن ها پرداخت می شود؛
در این متن هیچ گونه مقایسه ای بین دو جنسیتی های ایران وانگلستان، صورت نگرفته است. پرداخت به این گونه موضوعات در توان من نیست چون مطالعه اندک در این زمینه( دوجنسیتی های انگلستان) برای نوشتن کافی نیست؛
این موضوع آن قدر عمق دارد که بتوان ساعاتی به آن فکر کرد، عصبانی نشوید، اگر می خواهید توهین کنید اما تحقیر نکنید، ما که در خارج از کشور زندگی می کنیم از شما جدا نیستیم. گاهی مهربانی کردن هم از یادمان می رود؛
بیان احساس آسیبی وارد نمی کند، تنها ممکن است آزار دهنده باشد؛ هنگامی که آزار دهنده شد، بعضی از ما به جای این که قدری تامل کنیم و به فکر فرو رویم برای حفظ آرامش مان، آهسته به راه خودمان ادامه می دهیم؛
یادمان نرود گاهی لازم است به جای قضاوت همدیگر، سکوت کنیم. قضاوت به عهده ما نیست؛
با سپاس فراوان
هر دو متن را خواندم با فروغ موافقم
ReplyDelete....
سلام فروغ عزیزم
در کامنت پست قبل کلی برایت نوشتم اما متا سفانه ارسال نشده ...
در روزهایی خاکستری و شاید تیره ای به سر می برم .
نسبت به زنان بد بین و شاید واقع بین شده ام .شاید نیاز دارم با کسی مثل تو که هیچ وقت ندیدم حرف بزنم شایدم گریه کنم...
شاعر تعطیل است لطفا مزاحم نشوید!
عزیزم قضاوت ،تجسس جزیی از فرهنگ ما ایرانی هاست و برای جدا کردن آن باید تلاش بسیار کرد
ReplyDeleteوقتی متنی رو به درستی نخونیم انتقاد درستی هم نمی کنیم. قضاوت را به زمانی بسپاریم که مطلب را به درستی خوانده ایم
ReplyDeleteسلام فروغ جان.. نوشته های تو همیشه عین حقیقت است و واقعیت زندگی و کسی نباید به خودش اجازه بده که ایراد بگیره .. دوست ندارند نخوانند.. مثل کسانی که میایند تو وب لاگ من و بد و بیراه مینویسیند که جرا از حیوانات دفاع میکنم.
ReplyDeleteسلام فروغ عزيز.متشكرم بابت تبريك تولدم. يك اعتراف اينجا بكنم كه پيش كسي نكرده ام... مي ترسم. فكر مي كنم جواني تمام شده و من هيچ كاري ازپيش نبرده ام و تارهاي سفيد موهايم دارند زياد مي شوندو فرصتي و طاقتي نمانده. از تولدم اين احساس برايم مانده...اما در مورد آن زن و زناني مثل او، اووووه تا دلت بخواهد مي شود ازشان داستان نوشت.به نظرت مي ارزد؟ تكراري نيست؟ نخ نما نشده اين سوژه؟
ReplyDeleteforooghe azizam salam
ReplyDeletemamnoonam az pasokhet
farde gharibei ke shoma ra nemishenasad agar matn ra bekhanad esas mikonad gheyr mostaghim mikhastid vojood chenin mavaredi ra dar iran bayan konid.
ama agareshtebah mikonam mara bebakhsh
baz ham ye donya mamnoon az pasokhet :-*
سارا
ReplyDeleteچقدر مرا می شناسی؟شاید بسیار اندک! همیشه غیر مستقیم گویی ها اثر بخش ترند
سلام
ReplyDeleteلطف کردید سر زدید
ممنون
فروغ جان متاسفانه ما مردم بیشتر وقتها راه و رسم انتقاد معقول را بلد نیستیم یا فکر می کنیم با توهین به طرف مقابل علم خود را ثابت می کنیم . ناراحت نشو
ReplyDeleteکارت درسته و خوب می نویسی عزیزم
شهربانو
مرسی اعظم جان
ReplyDeleteشهربانو گلم
خوب گفتی، گاهی ما فکر می کنیم
با توهین به طرف مقابل علم خود را ثابت می کنیم
مرسی، کلامت همواره تسلی بخش بوده
شاد باشی در آلمان