نمی دانستم وقتی برود همه چیز بهم می ریزد
مرگش تعدادی را خاموش کرد و اندکی را بر آشفت
از آن روز تلخ بیست تیر ماه سال هفتاد و شش، ده سال گذشته است؛
پنداری دیروز بود که در آخرین لحظه های عمر پرآشوبش دست هایش را در دستم گرفته بودم و نوازشش می کردم و می گفتم بابا جون خوبی؟ چشماتو باز کن، صدامو می شنوی؟ منو می بینی؟
او مرا سال ها دیده بود اما من در چهره او می خواستم خودم را ببینم؛
فریاد خفه من، بیمارستان کیان، خیابان شریعتی، تابستان داغ، بی پناهی و مهر پایمال شده و محبت به یغما رفته من؛
آخرین نفس هایش را ریخته بود روی دست هایم و پر کشیده بود
چند صباحی بعد شبی از خواب پریدم و دیدم روی سرم نیست، تاج سرم، کسی ناجوانمردانه تاج سر مرا از من ربوده بود؛
پدر تاج سرم بود
مرگش تعدادی را خاموش کرد و اندکی را بر آشفت
از آن روز تلخ بیست تیر ماه سال هفتاد و شش، ده سال گذشته است؛
پنداری دیروز بود که در آخرین لحظه های عمر پرآشوبش دست هایش را در دستم گرفته بودم و نوازشش می کردم و می گفتم بابا جون خوبی؟ چشماتو باز کن، صدامو می شنوی؟ منو می بینی؟
او مرا سال ها دیده بود اما من در چهره او می خواستم خودم را ببینم؛
فریاد خفه من، بیمارستان کیان، خیابان شریعتی، تابستان داغ، بی پناهی و مهر پایمال شده و محبت به یغما رفته من؛
آخرین نفس هایش را ریخته بود روی دست هایم و پر کشیده بود
چند صباحی بعد شبی از خواب پریدم و دیدم روی سرم نیست، تاج سرم، کسی ناجوانمردانه تاج سر مرا از من ربوده بود؛
پدر تاج سرم بود
che inja shaeranast che latife
ReplyDeleteیادشون گرامی باشه و خاطرشون سبز
ReplyDeleteفروغ عزیز. من بنا به دلایلی نمیخوام خیلی ها از نوشته هام خبردار بشن. واسه همین بازهم آدرس وبلاگ رو تغییر دادم
http://www.baiaan.blogfa.com/
شرمنده که هی مجبور به تغییر و تصحیحی میشی
هموطن گرامی. لینک وبلاگ شما به **لیست وبلاگهای فارسی ایرانیان جهان** در قسمت عمومی وکشور محل سکونت اضافه شد. کنترل مضاعف شما هر خطای احتمالی را در نام و کشور محل سکونت از بین میبرد. دادن لینک اختیاری است ولی شما را دعوت میکنم که از تسهیلات خاص حمایت کنندگان استفاده نمائید. با آرزوی شادی و موفقیت.
ReplyDeleteخدایش بیامرزد....÷در راستی راستی تاج سره...
ReplyDeleteسلام دوست عزیز
ReplyDeleteاز وب سایت زیبای شما دیدن کردم و بی نهایت از مطالیبش استفاده و در پی آن برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی وبی نهایت خشحال می شوم که شما هم قدم بر روی چشمم بگذارید و از وبلاگ من حقیر دیدن کنید و در آخر امید وارم که همیشه روی لبتان پر از شکوفه لبخند باشد ، چون می گویند لبخند بهانه ایست برای زنده بودن پس لحضه هاتان سرشار از این بهانه . خدانگهدار
عالی بود
ReplyDeleteشما در بیان احساستان کاملا ماهرید
او مرا سال ها دیده بود اما من در چهره او می خواستم خودم را ببینم؛
معرکه بود
پدر شما هنوز هم با شماست
در این جمله شک نداشته باشید
سلام
ReplyDeleteممنون از لطفتان. متقابلاً لینک دادم. برایتان آرزوی شادی و موفقیت دارم
foroghe aziz az in ke be man sar zady mamnonam va az tabriket ham hamintour.
ReplyDeletekheyly motaaser shodam ke pedare azizet ra az dast dady omidvaram ke hamishe rohash shad bashad.
az ashnaee ba tou khoshbakhtam.
سلام فروغ عزیز. مرسی که بمن سرزدی. بلاگ خیلی شاعرانه ای داری. لذت بردم. روح پدرت هم شاد باشه. منهم پدرم رو از دست دادم و با خوندن متنت خیلی اون زمان برام تجدید شد. با اینکه برای من هم زمان خیلی گذشته ولی انگار همین دیروز بود. خدا تمام عزیزان رفته رو بیامرزه.
ReplyDeleteبهت باز سر میزنم. شاد باشی