رمزهای جذبه، هیچ گاه تکرار نمی شود؛ برخی خدا را در روشنا دیده اند و بعضی بر لبه تیغ و دسته ای در حلقه ای از گل سرخ. من چرخ بس بزرگی دیده ام که نه پیش چشمم بود و نه پس از آن و نه در دو سویم، بلکه یکباره در همه جا. چرخی از آب و آتش و گرچه لبه هایش دیده می شد، بی نهایت بود؛ چرخی بود بر ساخته از آینده و حال و گذشته، کلافی در کلافی، که من رشته ای از رشته های آن بودم، آه شادی در یافتن، چه عظیم تر از تصور یا احساس است
جهان را دیدم و طرح های پنهان جهان را
_________________________
برگزیده از کتاب اسم اعظم، نویسنده : خورخه لوئیس بورخس؛ دانای نا بینای آرژانتینی
No comments:
Post a Comment
لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو