31/12/2009

در آستانه آغاز سال 2010 میلادی

خواستم بگم "سال نو میلادی" مبارک، خواستم آرزوی خوشی و شادمانی کنم، شرمم آمد! خواستم بگم من هم یه ایرانی ام اما دور! باز شرمم آمد، نوشتم و پاک کردم، نوشتم و نوشتم و پاک کردم، کلمه کم آوردم، نتونستم ادامه بدم، هیچ کلمه ای برای من در حد و قامت استواری افرادی که این روزها و ماه ها و سال های اخیر و دور و نزدیک در ایران، جان باختند، نبود و نیست. من "واقعی ام"، در تمام این سال ها به دنبال "حقیقت" دویدم اما به آن نرسیدم، با دیدن صدها ویدئو از دانشجویان و مردمانم و خوندن هزاران خبر ناگوار از وضعیت اکنون ایران در روزهای اخیر، من در این شب باشکوه لبخندی به چهره ندارم
...