23/04/2010


آهنگ ها تنهایی را تسکین می دهند، اما تسکین تنهایی، تسکین درد نیست، در کنار بیگانه ها زیستن در میان بی رنگی و صدا زیستن است، اینک اصوات، بی دلیل ترین جاری شدگان در فضا هستند
. وقتی همه می گویند، هیچ کس نمی شنود
 به خاطر داشته باش! سکوت، اثبات تهی بودن نمی کند
اینک آن که می گوید تهی ست - و رفتگران، بی دلیل نیست که شب را انتخاب کرده اند و از آن آویزه های زرین که تو آن ها را در بستر مخملین خوابانده بودی سخن گفتم
من با تو از تمام درهای بسته که روزی باز خواهند شد - شکوفه های نارنج من با تو از شوکت نسیم گفتم . هلیا ژرف ترین پاک روبی ها پیمانی ست با باد. بگذار باد بروبد
بگذار که رستنی ها به دست خویش برویند؛ از تمام دروازه ها آن را باز بگذار که دروازه بانی ندارد و یک طرفه است به سوی درون، از تمام خنده ها آن را بستان که جانشین گریستن شده است

 
 
زنده یاد نادر ابراهیمی

3 comments:

  1. تنهایی ام را که پر می کنم،دردم دو چندان می شود و گلویم پر درد تر از قبل.
    روحت شاد نادرخان
    سلام فروغ مهربانم

    ReplyDelete
  2. درود فروغ نازنین ...سپاس از این انتخاب

    ReplyDelete
  3. فروغ خانم عزیز از دردهایی نوشتی گویی درمان ندارند بوِیژه درد غربت و بیگانگی که براستی اگراین آهنگها نبودند چه میکردیم

    ReplyDelete

لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو