17/09/2009



سه سال و سه ماه از تولدش گذشته است. بیست و دو سپتامبر، نخستین روز مدرسه اوست؛ یک دنیا ذوق دارد کوچک خانه و من چقدر دلم می خواهد همین طور کودک باقی بماند و او چقدر دلش می خواهد زود بزرگ شود. سایه خدا چه بزرگ است
--------------------
چارلی، سگ کوچک همسایه نازنینمان ،"مورین" دیگر نیست تا هر وقت ما را از پشت پنجره ببیند از شادی به این سو و آن سو بپرد و پارس کند، دلم برای چشمان سیاه و درشت و براقش تنگ شده، جایش خالیست پشت پنجره مورین، پشت قلب تنهایمان در این غربت، نمی دانید چه حال و هوای خوبی داشت! به محض خارج شدن از در خانه، پارس آشنای چارلی، خواب غربت رااز ما می دزدید
از دست دادن یک حیوان دست آموز چقدر می تواند آدمی را متاًثر کند چه برسد به همه آن انسان های پاک و با فراست و تیز هوشی که مومنانه خاک را در آغوش کشیدند، اگر همه عمر هم غمگین باشیم هنری به خرج ندادیم، تعدادی می گوئید تلخ و سرد می نویسی، علارغم یک زندگی ساده و شیرین و بی دغدغه نمی توانیم با دیدن این همه فجایع متاًثر نباشیم
-------------------
می نویسم تا تمام نشوم با همه حرف های بی حرفی
فقط می نویسم تا نوشته باشم، تا از این بی حرفی ها یک کوه بلند سکوت بنا شود

8 comments:

  1. آره راست می گی، زشتی هایی که هر روز می بینیم و فجایعی که در حق هموطنامون انجام میدن، روح آدمو عذاب می ده. نمی شه بهش فکر نکرد.
    نداشتن حرف اتفاقیه که بعضی وقتا میفته و ممنون که حتی تو این موقع هم می نویسی که سکوتت رنگ "نبودن" نگیره.

    ReplyDelete
  2. فروغ عزیز اولین روز مدرسهاش مبارکه قدر این روزا رو بدون که مثل برق میگذره ....زود بزرگ میشن و وقت برای مادرشون ندارند ....دخترک من هم مثل برق بزرگ شد و امسال دیگه سال آخر دبیرستانه!!! بنویس عزیزم ...
    راستی اون رنگ قبلیت کمی شادمانه تر بود
    نیکی گلت رو ببوس از قول ما

    ReplyDelete
  3. تو هم از بچه می نویسی و چقدر هم قشنگ مینویسی فروغ عزیز. خود من هم تو مطلبم نوشتم که نوشتن از عزیز دل قشنگه، نمی دونم چرا خیلی ها پرسیدن چه عیبی داره نوشتن از بچه؟! منم همچین چیزی نگفتم
    مطلبم بیشتر مخاطب خاص داشت، بلاگ هایی که خصوصی ترین قسمت های زندگی یه بچه رو همراه با عکس میذارن، که فکر نکنم وقتی اجازه و رضایت بچه وجود نداره، مالک شدن حق انتخابش درست باشه

    ReplyDelete
  4. فروغ خانم گرامی در ابتدا بینهایت از پیام پر مهرتان سپاسگذارم
    چه احساس غریب و زیباییست جر زدن آدمی برای سن و سالش که در کودکی اصرار دارد بزرگتر از آنکه هست حساب آید و وقتی بزرگتر شد سعی میکند کمتر از آنی که هست جلوه کند در ادامه با بزرگ کردن تصویر توانستم دختر گلتان را ببینم که ضمن آرزوی تندرستی و شادی برای همگیتان امیدوارم که این زیباترین ثمره حیاتتان به بالاترین مدارج زندگی نایل آید

    ReplyDelete
  5. سلام. عذر خواهی از اینکه کم سر میزنم. سعی کردم همزمان با شما آن لاین شوم اما نشد... به هر حال آن ماجرا با ناکامی پایان یافت... فعلا

    ReplyDelete
  6. سلام خاله
    عيدتون مبااااارك
    نماز روزه هاتون قبول
    من عكس نيكي جونمو نمي تونم ببينم آخه باز نميشه!
    در ضمن شرمنده كه اينقد دير به اينجا سر زدم
    انشالا كه فردا يه روز فوق العاده باشه براش

    ReplyDelete
  7. راستي ياد پارسال بخير.از همين موقع ها شمارش معكوس اومدنتون شروع شده بود :-))

    ReplyDelete
  8. سلام

    می نویسم تا تمام نشوم

    خيلي به دلم نشست

    پايدار باشي

    ReplyDelete

لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو