31/07/2007















بیست و هشت سال قبل یکی از اهالی آپارتمانی چهارده طبقه در لندن هنگام پائین آمدن از پله ها متوجه پاکتی کاغذی در پشت یکی از درهای بسته آپارتمان شده و از سر کنجکاوی به داخل پاکت نگاه کرده و نوزاد دختری را دیده بود
بعد از اطلاع دادن به پلیس و پرس و جوی بسیار دریافتند که نوزاد به هیچ کدام از اهالی آنجا متعلق نیست، بدین ترتیب او را به یکی از مراکز نگهداری سپردند و درست یک سال بعد خانواده ای او را به فرزندی پذیرفتند
*
سال ها گذشت، دخترک بزرگ شد و در پی یافتن مادر اصلی خود بر آمد. دولت در این امر تلاش فراوانی به خرج داد، بعد از تحقیقات بسیار سرنخ دیگری پیدا کردند، یک سال بعد از یافتن دخترک، درست در همان محل در یکی از توالت های عمومی نوزاد پسری را پیچیده در کاغذ یافته بودند. دختر از گروه تحقیق خواست تا او و پسر را به هم آشنا کنند. دختر پیشینه خود را برای پسر شرح داد و دریافت پسر هم خانواده ای ندارد و سال ها در مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست زندگی کرده است
دختر درخواست تست دی ان ای داد. دی ان ای آن ها یکی بود
آن ها خواهر و برادر بودند و از یک مادر متولد شده بودند
اکنون سال هاست خواهر که دو فرزند دارد و در یکی از دانشگاه های معتبر انگلیس تدریس می کند و برادر که در حال گذراندن تز دکترای بیولوژیک خود است در کنار هم زندگی می کنند
آن ها هنوز در پی یافتن مادر خود هستند
هیچ نیرویی در دنیا نمی تواند مانع پیوند دوباره انسان با ریشه اش شود حتی اگر ریشه پوسیده و تباه شده باشد



No comments:

Post a Comment

لحظه ها می شکنند در عبور سایه تو